به گزارش مشرق، کاروان ایران برای حضور در پارالمپیک ریو تاکنون 78 سهمیه بازیهای پارالمپیک را در 12 رشته ورزشی به دست آورده است و هنوز امیدوار است سهمیههای بیشتری کسب کرده و رکورد بازیهای دوره قبل را از لحاظ تعداد اعزامیان بشکند. محمود خسرویوفا رئیس کمیته پارالمپیک کشورمان که مدیریت فدراسیون جانبازان و معلولین را برعهده دارد و در دو جبهه فعالیت گستردهای دارد، هفته گذشته مهمان ما بود و مصاحبه تفصیلی وی پیرامون مسائل و موارد مختلف فدراسیون و پارالمپیک به شرح زیر است:
تعداد سهمیهها به 88 میرسد
افتتاحیه بازیهای پارالمپیک هفدهم شهریورماه سال 1395 برگزار میشود. تا به امروز 78 سهمیه در 12 رشته ورزشی گرفته شده است. در رشتههای تیمی والیبال نشسته آقایان و بانوان، بسکتبال باویلچر، فوتبال 5 نفره و در رشتههای انفرادی قایقرانی یک سهمیه توسط یک خانم کسب شده است، در دوومیدانی تاکنون ده سهمیه المپیک گرفتهایم که ظرف 20 روز آینده سهمیه ایران در این رشته کامل میشود.
فکر می کنم در مسابقات امارات ده سهمیه دیگر به دست آوریم
ما برای بازیهای پارالمپیک 90 سهمیه را پیش بینی کرده بودیم که اگر تیم فوتبالمان حذف نمیشد به مرز 100 سهمیه هم میرسید، اما فوتبال نتوانست روادید بگیرد. دوومیدانی در دو مسابقه دیگر شرکت میکند که یکی از این مسابقه امارات است و بعد از اینکه کاروان دوومیدانی کشورمان بازگشت در ایام نوروز تیم بعدیمان اعزام میشود و فکر می کنم ده سهمیه به دست آید.
در رشته وزنهبرداری 6 سهمیه گرفته شده است که در مقایسه به دوره قبل دو سهمیه کمتر داریم چون یکی از ورزشکاران این رشته به دلیل جراحی نتوانست در مسابقه کسب سهمیه شرکت کند و ورزشکار دیگر هم از مکمل آلوده استفاده کرد که گفتند دوپینگ نیست و دو سال محرومیت هم ندارد، اما شش ماه محرومیت دارد که دقیقا با مسابقات کسب سهمیه پارالمپیک همزمان شد.
در تیراندازی باکمان شش سهمیه به دست آمده است که دو مرد و چهار خانم هستند. در تیراندازی تاکنون 5 سهمیه به دست آوردهایم، جودو سه سهمیه، دوچرخه سواری و شنا هر کدام یک سهمیه به دست آمده است که در مقایسه با پارالمپیک لندن تا الان برابر هستیم.
بعید میدانم نتایج وزنه برداری تکرار شود
شرایط مان از لحاظ کمی خوب است و از لحاظ کیفی به چند دلیل قابل پیش بینی نیست، چون چند کلاس حذف و برخی کلاسها ادغام شده است. مثلا دو ورزشکاری که شانس کسب دو مدال طلا را داشته اند زمانیکه کلاس شان ادغام میشود، ناخودآگاه یک مدالشان رنگ نقره به خود میگیرد. اگر مسابقات در دو کلاس برگزار میشد شانس کسب دو مدال طلا را داشتند. پس شانس کسب دو مدال طلا به یکی تبدیل شد. برای کشورهایی که رتبه خیلی بالایی در جهان دارند این ادغام و حذف کلاسها تاثیر زیادی ندارد. مثلا 120 مدال طلای چین 6 یا 10 مدالش کاهش یابد در جایگاهش باقی میماند، اما برای کشورهایی مثل ما کمی مشکل است.
در رشته وزنهبرداری در دوره قبل 4 مدال طلا به دست آوردیم که بعید میدانم در این دوره بتوانیم تکرار کنیم، چون پیش بینیهایمان باید واقع بینانه باشد. هدف گذاری ما براین است که ما کمتر از لندن نشویم و روی این موضوع کار میکنیم و نگاهمان کارشناسانه است. مسیری را طی میکنیم که کمتر از پارالمپیک لندن نشود، اما چالشهایمان ادغام و حذف کلاسهاست و بحثی در وزنه برداری است.
هدفمان تکرار نتایج پارالمپیک لندن است
در مجموع شرایط تیراندازی و تیروکمانمان میتواند از لندن هم بهتر باشد و شاید موارد موجود در وزنه برداری و دوومیدانی را هم جبران کند. کسب مدال در تیراندازی و تیرکمان خیلی کار سختی است اما در این رشته فعالیت خوبی شده است. ساره جوانمردی که نابغه است و شرایط خیلی خوبی دارد و در تیروکمان فرصتهای زیادی را داریم ابراهیم رنجبر در این رشته اگر به اوج خودش برسد میتواند طلایی شود خانم نعمتی باید به طور طبیعی طلایی شود، اما ورزش هیچگاه قابل پیش بینی و قطعی نیست. به طور کلی هدفمان این است که نتایج پارالمپیک لندن را تکرار کنیم.
مشکل مالی نداریم
از چندین سال گذشته میگویم که کشور ما مشکل مالی ندارد شاید من اشتباه میکنم که درباره کشور صحبت میکنم ریخت و پاشها را که در کشور میبینیم اگر مشکل مالی باشد که این هزینههای هنگفت انجام نمیشود و در ورزش هم مشکل مالی نداریم. ما میتوانیم بگوییم که نرخ ارز و تورم امروز در مقایسه با پارالمپیک لندن خیلی تغییر کرده است میتوانیم این مسائل را عنوان کنیم، اما نمیتوانیم بگوییم مشکل مالی داریم.
مطرح کردن مسائل مالی فرار رو به جلو است
مطرح کردن مشکل مالی فرار رو به جلو است. ما باید برای چه چیزی مشکل مالی را مطرح کنیم. مثلا بگوییم مشکل مالی باعث میشود مدال نیاوریم، ما میتوانیم پولمان را در اولویت بندی تقسیم کنیم. هر کسی هم در مسائل خصوصی خودش وقتی با مشکل مالی و رکود مواجه میشود سعی میکند با اولویت تنظیم کند تا بحران را پشت سربگذارد. ما مسئله را بزرگ جلوه داده و میگوییم مشکل مالی داریم و همه دنیا هم میگویند حتما مشکل مالی دارند. ما چگونه مشکل مالی داریم؟ همین حالا هواپیمای چارتر برای پارالمپیک ریو میگیریم. در بازیهای پاراآسیایی اینچئون کرهجنوبی و گوانگژو و پارالمپیک پکن و لندن هواپیمای چارتر داشتیم. کشور فقیر که هواپیمای چارتر نمیگیرد. کشور فقیر که کاروان بزرگ نمی برد. چطور بگویم مشکل مالی داریم.
ضعف کاروان به گردن من است نه پول
اگر بخواهید بگویید پول بیشتری اگر بود به کیفیت بیشتر توجه کرد من می گویم شما درست می گویید. اما ضعف کاروان را نباید به گردن پول بیندازم. ضعف کاروان ضعف من خسرویوفا یا مجموعه من است. ضعف حکومت و دولت که نمیتواند باشد. ما بگوییم که پول نداریم و بعد بهترین لباسها را میپوشیم مطابق با ورزشکاران المپیکی هزینه میکنیم و برخی موافع هم بیشتر هزینه میکنیم برخی مواقع با کیفیت بیشتر هزینه میکنیم با هواپیمای خصوصی هم میرویم و بعد می گوییم ما مشکل مالی در کشور داریم.
سهمیه گرفتن به پول ربطی ندارد
سهمیه گرفتن با پول ارتباطی ندارد اگر قرار بود پول تعیین کننده باشد قاعدتا باید کشورهای عربی بیشتر از ما سهمیه بگیرند آنها که مشکل پولی ندارند غیر از کشورهای عربی برخی کشورهای همسایه و نزدیک به ما اینها مشکل مالی ندارند میتوانند مثل ما سهمیه بگیرند؟ چرا نمیتوانند بگیرند میخواهیم بگوییم بحث جمعیتی بکنیم برخی کشورها هستند جمعیتشان کمتر از ما است و از ما سهمیه بیشتری میگیرند پس اصلا اینها با هم نمیخواند ما نمیتوانیم پول را یکطرف بگذاریم وسهمیه را هم یکطرف بگذاریم و بگوییم اگر پول بود سهمیه میگرفتیم. من اعلام میکنم پول بیشتر از این به من داده بودند تعداد بیشتر از این نمیتوانستم سهمیه به دست آورم. اما اردوهای رده دومم را که نزدیک به مدال هستند بیشتر برگزار میکردم شانسم به مدال بیشتر میشد اما صرف اینکه پول باشد و من سهمیه به دست بیاورم، میگویم که سهمیه به پول ربطی ندارد.
85 درصد بودجه سال 94 را گرفتهایم
ما بودجهمان را از کمیته ملی المپیک میگیریم. آقای کیومرث هاشمی درست میگوید که به ما بدهکار است. حدود 85 درصد از بودجه مان را گرفتیم. بودجه ما 9 میلیارد و 750 میلیون تومان بوده است. برخی سفرها را که ببینم ضرورت ندارد، اعزام نمیکنم. در بخش لیگها اصلا هزینهای نمیکنیم. شاید در والیبال 5 میلیارد هزینه شود. ما هزینهای نکرده و جزو درآمدهایم نمیگذارم. من پولی که از دولت میگیرم را مستقیم برای تیم ملی هزینه میکنم. درآمدها لیگها را جزو درآمدهای فدراسیون نمیدانم، اما جزو درآمد چرخه ورزش معلولین محسوب میشود. خیلی بیشتر از ده میلیارد میشود و هزینههای جانبی که باید از جاهای مختلف کسب کنیم بیشتر از ده میلیارد است.
پول دولت را برای تیم ملی هزینه میکنم
من پولی که از دولت میگیرم را مستقیم برای تیم ملی هزینه میکنم. هزینههایی که در کارهای تدارکاتی انجام میدهیم از لحاظ کیفی در سطح کشور بد نیست نمیتوانم بگویم عالی است اما انصافا بد نیست و نمیخواهم با جایی مقایسه کنم اما سعی میکنم با اولویت صحیح خرج شود و بیهوده خرج نشود در نتیجه پول میرسد. سهمیهها را نسبت به پولهای دریافتی نگاه کنید بحث پول و سهمیه اصلا با هم جور نیست پول کشور ما به اندازه گرفتن سهمیه صددرصد است.
اقتصاد مقاومتی به معنای وجود بحران نیست
کمک هست، اما بحث اصلی من این است که ما کشور بی پول، فقیر و بحران زدهای نیستیم. اقتصاد مقاومتی به این معنا نیست که مشکل بحرانی است بلکه اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد بین المللی است. همه دنیا به این نتیجه رسیدهاند که اقتصادشان را مقاومتی کنند تا هزینههایشان را درست انجام دهند. کشورهای دیگر مشکل مالی ندارند اما اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک پایه تلقی کردهاند. ما در کشور میگوییم مشکل مالی داریم اگر مشکل مالی داریم این ریخت و پاشهایی که در جای جای کشور وجود دارد به چه علتی است. ما سوء مدیریتمان را به گردن پول میگذاریم. اگر پولی که مصوب می شود را مدیریت کنیم کم نمیآوریم.
بودجه سال 95 پارالمپیک از المپیک جدا نشده است
بودجه سال 95 پارالمپیک از المپیک جدا نشده است و هنوز در قالب بودجه کمیته ملی المپیک است اما تعریف شده به نام پارالمپیک است و به اصطلاح بودجه ای ردیف پارالمپیک است و ردیف اعلام کردهاند. رشد 10 تا 15 درصدی بودجه داشتهایم.
بین 10 تا 15 درصد رشد داشته است. سالهایی که المپیک برگزار میشود مجلس و دولت باید توجه داشته باشد که قبل از سال المپیک و پارالمپیک پول به درد المپیک میخورد و سال المپیک پول برای بازیهای آسیایی هزینه میشود یعنی سال آینده بخشی از هزینه اعزام ما را بلیت هواپیما را باید کشور میزبان تقبل کند و 200 نفر هم سهمیه کسب کنیم پول هواپیما را میدهد.
بودجه رشته های المپیکی و پارالمپیکی را دو سال قبل افزایش دهند
دولت و مجلس باید توجه کنند به جای اینکه سال 95 رشد بودجه و برای اندونزی بگذارند یک یا دو سال قبل این بودجه را بدهند. آن سال اگر کمتر بدهند یا کاهش بودجه داشته باشد مشکلی بوجود نمی آید چون هزینه بلیت هواپیما غذا و اسکان را کشور میزبان میدهند. ما هزینه ارز تو جیبی و تدارکات فنی و اردوها را می خواهیم تقبل کنیم اما معمولا می گویند توجه دولت به المپیک زیاد شد و سالی که المپیک بود بودجه اختصاصی برای این کار گذاشتند. سهمیهها به دست آمده یعنی حداقل 95 درصد سهمیهها را تا پایان 94 گرفته ایم سال آینده پولی که میخواهم به من تعلق بگیرد برای آماده سازی بازیهای آسیایی دوره بعد هزینه میکنند. رشد بودجه ای که دولت و مجلس در سال المپیک میدهد را اگر یک سال قبل از المپیک بدهد به ورزش و فدراسیون ها کمک میکند.
با کارشناسان ورزش برای تعیین بودجه مشورت کنند
فضای بازیهای المپیک و آسیایی باعث میشود که برای از بین بردن این مشکل به کار کارشناسی و برنامهای نیاز داریم به عقیده من کسانی که بودجه را در دولت مینویسند و به مجلس میفرستند با کارشناسان ورزش صحبت کنند که بودجه چه زمانی به دردتان میخورد. بودجه ای که سال آینده 15 درصد رشد برای المپیک و پارالمپیک می گذارند که اگر این مبلغ را سال 93 و 94 به ما میدادند و سال جدید 15 درصد رشد را اجرا نمی کردند و حتی اگر کاهش هم می دادند مشکلی نبود. در سال المپیک هزینه بالا نیست بلکه اسمش بالا است. در المپیک هیچ پولی برای ورودیه نمیگیرند. فقط باید هزینه خودمان یا افراد اضافه را بدهیم.
نگرفتن نتیجه فاجعه نیست
نگرفتن نتیجه در مسابقات المپیک فاجعه نیست و نباید فاجعه بدانیم. هند یک سال در مسابقات المپیک مدال نگرفت و عزای ملی اعلام کرد. واقعا ورزش این نیست رشد جامعه با مدال نیست. کشورهای بزرگی داریم که مدال کمی میگیرند و هیچ وقت عزای ملی اعلام نمیکنند مهم این است که سلامت اجتماعی و ورزش عمومی شما رشد کرده باشد. اگر به جایی رسیدیم که نتیجه به دست نیاوردیم مسئولیتش را باید من بپذیرم.
حضور در المپیک مهم است نه کسب مدال
زمانیکه والیبال قهرمان میشود و من به عنوان مدیر تواناییهای فدراسیون و خودم را نشان میدهم زمانیکه نتیجه هم نگرفت باید مسئولیتش را بپذیرم پس هر دو بخش مربوط به من است نه اینکه برد مربوط به من است و باخت مربوط به بودجه است. پس برد وباخت زیبایی ورزش است و گره نزنیم با ناکامی و تلخی و افسردگی و انتظار جامعه را هم نسبت به المپیک وپارالمپیک بالا نبریم. حضور در المپیک فلسفه المپیک است. هیچکس به این کار ندارد از ده هزار و پانصد تا یازده هزار ورزشکاری که در المپیک شرکت میکنند فکر میکنم هزار و پانصد نفرشان یعنی ده درصدشان با مدال برمی گردند. نود درصدی که بدون مدال برمیگردند مشکلی است؟ همه با آن نود درصد افتخار میکنند، اما ما مشکل ایجاد میکنیم پس اصل مدال نیست بلکه حضور در المپیک است البته کشور ما ثابت کرده است در این دو سه دهه که ظرفیتهایش بیشتر اینهاست.
توانایی داریم اما باور نداشتیم
من ورزشکار هستم و در رویایم نمیدیدم که روزی در رشته های رزمی بتوانیم جلوی چشم بادامیها عرض اندام کنیم. الان برخی ورزشها متعلق به ایران است. در ورزشهای قدرتی کسی فکر نمیکرد روزی برابر الکسیف ورزشکار برتر جهان قرار گیرد، اما سالها در دست ایران است. فکر نمیکردیم روزی اورست را روزی فتح کنیم قبل از انقلاب با ارتش از جبهه شمالی از طرف هم رفتند اما موفق نشدند درحالیکه الان خانمهای کشورمان اورست میروند. روزی فکر میکردیم والیبال و ورزش های تیمی ما به این جایگاه برسد. ورزشهای تیمی و توپی ما رشد کردهاند خیلی ظرفیت مان بالاست. با این ظرفیت و وضعیت اقلیمی که داریم ما باید نتیجه بالایی داشته باشیم. حدود سال 76 مقام معظم رهبری فرموند برای قهرمان شدن در دنیا چیزی کم نداریم من آن زمان با خودم گفتم خیلی فاصله داریم. سرویس هایی که در والیبال میزدند با الان قابل مقایسه نبود. در رشته های والیبال، بسکتبال، هندبال و خیلی از رشتهها حرف برای گفتن داریم پس شدنی بوده فقط باور نداشتیم و حالا آن باور را رفته رفته پیدا کردهایم. اگر خوب هم مدیریت شود کشور توانمندی هستیم و اگر خوب مدیریت نشود مشکل مالی است.
روز المپیک همه نگاهها به سمت زهرا نعمتی است
زهرا نعمتی اولین زن در آسیاست و اولین زن معلول در تاریخ المپیک است که پرچمدار شده است که افتخار خیلی بزرگی برای کشورماست که یک زن به نام زهرا نعمتی پرچمدار المپیک میشود. فکر میکنم آن روز بخش مهم خبری دنیا روی این موضوع معطوف هستند. لذا زمانی که سهمیه را گرفت من گفتم امیدوارم که کمیته ملی المپیک وی را به عنوان پرچمدار انتخاب کند که در مجموع به جمع بندی رسیده و این کار انجام شد. یقینا همه دوربینها روی زهرا نعمتی متمرکز میشود که یک معلول به چه توانایی میتواند دست یابد. زمانیکه یک معلول ایرانی تا این نقطه می رسد حدود 70 تا 80 میلیون نفر انسان که در این کشور هستند با داشتن سلامت کامل ظرفیت هایشان باید کمتر از زهرا نعمتی باشد؟
نعمتی در میان جامعه ورزش بانوان الگو شده است
زهرا نعمتی الگو شده است، اما می دانید چند نفر امثال زهرا نعمتی در جامعه گمنام ماندهاند و این توانایی را دارند؟ زهرا نعمتی فقط برای جامعه زنان ورزش کشورمان نماد شد. زهرا نعمتی ورزشکار فوق العاده با اراده ای است و خودش را باور دارد. خیلی از ورزشکارانی که خیلی توانمند هستند وقتی به آنها نزدیک میشوید متوجه میشوید که دل کوچک و حساس و آآسیب پذیر و شکنندهای دارند. عموم ورزشکاران بزرگ اینگونه هستند روحیاتشان برخلاف ظاهر قدرتمندشان خیلی لطیفتر از آدمهای معمولی است، اما اراده بالایی دارد.
بهتر از نعمتی در پارالمپیک وجود ندارد
من فکر می کنم با توجه به طلای قبلی اش و رکورد پارالمپیک که در دستان خودش هست اگر در المپیک نتیجه بگیرد که باعث خوشحالی است و اگر نتیجه نگیرد در پارالمپیک کسی بهتر از وی در این مسابقات وجود ندارد. اردوهایی که فدراسیون تیراندازی باکمان برای وی درنظر گرفته و کمیته ملی المپیک هم حمایت میکند همه حمایتها و ذخیرههای فنی برای ما میشود. یعنی برای ما یک فرصت شده است و زهرا نعمتی الگویی برای پارالمپیکی های جهانی شده است.
بلیت تماشای بازی سیامند رحمان تمام شده است
در آن سوی سیامند رحمان را داریم وی تنها ورزشکاری است که در خروجی سایت ipc نوشته شد که بلیت دیدن مسابقاتش سه ماه گذشته تمام شد و اینها ظرفیتهای پارالمپیکی های ماست. سیامند رحمان استثناست ویژگی های خاص خودش را دارد که به این سادگی بوجود نمیآید. شاید روزی کسی بتواند رکورد سیامند رحمان را بزند، اما فردی که ویژگی های سیامند رحمان را داشته باشد، یقینا تا 50 و 100 سال آینده پیدا نخواهد شد. در مسابقات 18 سال در آمریکا زمانی که می خواست رکورد را تغییر دهد به یکباره رکورد جهان را 50 کیلوگرم تغییر داد که در وزنه برداری رسم براین است که یک و نیم تا دو کیلوگرم وزنه را بالای سر ببرد.
ورزشکاری معرفی کنید که بتواند رکورد 100 کیلوگرم را تغییر دهد
دو سال بعد در مسابقات جهانی جوانان مالزی در مقابل چشمان رئیس فدراسیون جهانی و سفیر ایران تقاضای شکستن رکورد 100 کیلوگرم را داد همه فکر می کنند اشتباه میکند و منظورش ده کیلوگرم است. شما ورزشکاری را پیدا کنید که بتواند 50 یا 100 کیلوگرم رکورد را تغییر دهد. نه اینکه رکورد بزند 100 کیلوگرم رکورد را تغییر دهد. در حال حاضر با نفر بعدیش 60 کیلوگرم اختلاف دارد. در آینده هم چنین کسی می آید، اما چنین ویژگی هایی را نخواهد داشت.
از سیامند رحمان خواستم تا بازی های پارالمپیک رکورد نزند
تبعیت پذیری خوبی نسبت به مسائل فنی دارد، حداقل در این یک سال و نیم دو سال من از او خواهش کردم که رکورد نزند. به وی گفته ام اگر می خواهی رکورد بزنی در مسابقات پارالمپیک بزن که دوربین بیشتری ببینند و دیدهتر شود.
تعداد سهمیهها به 88 میرسد
افتتاحیه بازیهای پارالمپیک هفدهم شهریورماه سال 1395 برگزار میشود. تا به امروز 78 سهمیه در 12 رشته ورزشی گرفته شده است. در رشتههای تیمی والیبال نشسته آقایان و بانوان، بسکتبال باویلچر، فوتبال 5 نفره و در رشتههای انفرادی قایقرانی یک سهمیه توسط یک خانم کسب شده است، در دوومیدانی تاکنون ده سهمیه المپیک گرفتهایم که ظرف 20 روز آینده سهمیه ایران در این رشته کامل میشود.
فکر می کنم در مسابقات امارات ده سهمیه دیگر به دست آوریم
ما برای بازیهای پارالمپیک 90 سهمیه را پیش بینی کرده بودیم که اگر تیم فوتبالمان حذف نمیشد به مرز 100 سهمیه هم میرسید، اما فوتبال نتوانست روادید بگیرد. دوومیدانی در دو مسابقه دیگر شرکت میکند که یکی از این مسابقه امارات است و بعد از اینکه کاروان دوومیدانی کشورمان بازگشت در ایام نوروز تیم بعدیمان اعزام میشود و فکر می کنم ده سهمیه به دست آید.
در رشته وزنهبرداری 6 سهمیه گرفته شده است که در مقایسه به دوره قبل دو سهمیه کمتر داریم چون یکی از ورزشکاران این رشته به دلیل جراحی نتوانست در مسابقه کسب سهمیه شرکت کند و ورزشکار دیگر هم از مکمل آلوده استفاده کرد که گفتند دوپینگ نیست و دو سال محرومیت هم ندارد، اما شش ماه محرومیت دارد که دقیقا با مسابقات کسب سهمیه پارالمپیک همزمان شد.
در تیراندازی باکمان شش سهمیه به دست آمده است که دو مرد و چهار خانم هستند. در تیراندازی تاکنون 5 سهمیه به دست آوردهایم، جودو سه سهمیه، دوچرخه سواری و شنا هر کدام یک سهمیه به دست آمده است که در مقایسه با پارالمپیک لندن تا الان برابر هستیم.
بعید میدانم نتایج وزنه برداری تکرار شود
شرایط مان از لحاظ کمی خوب است و از لحاظ کیفی به چند دلیل قابل پیش بینی نیست، چون چند کلاس حذف و برخی کلاسها ادغام شده است. مثلا دو ورزشکاری که شانس کسب دو مدال طلا را داشته اند زمانیکه کلاس شان ادغام میشود، ناخودآگاه یک مدالشان رنگ نقره به خود میگیرد. اگر مسابقات در دو کلاس برگزار میشد شانس کسب دو مدال طلا را داشتند. پس شانس کسب دو مدال طلا به یکی تبدیل شد. برای کشورهایی که رتبه خیلی بالایی در جهان دارند این ادغام و حذف کلاسها تاثیر زیادی ندارد. مثلا 120 مدال طلای چین 6 یا 10 مدالش کاهش یابد در جایگاهش باقی میماند، اما برای کشورهایی مثل ما کمی مشکل است.
در رشته وزنهبرداری در دوره قبل 4 مدال طلا به دست آوردیم که بعید میدانم در این دوره بتوانیم تکرار کنیم، چون پیش بینیهایمان باید واقع بینانه باشد. هدف گذاری ما براین است که ما کمتر از لندن نشویم و روی این موضوع کار میکنیم و نگاهمان کارشناسانه است. مسیری را طی میکنیم که کمتر از پارالمپیک لندن نشود، اما چالشهایمان ادغام و حذف کلاسهاست و بحثی در وزنه برداری است.
هدفمان تکرار نتایج پارالمپیک لندن است
در مجموع شرایط تیراندازی و تیروکمانمان میتواند از لندن هم بهتر باشد و شاید موارد موجود در وزنه برداری و دوومیدانی را هم جبران کند. کسب مدال در تیراندازی و تیرکمان خیلی کار سختی است اما در این رشته فعالیت خوبی شده است. ساره جوانمردی که نابغه است و شرایط خیلی خوبی دارد و در تیروکمان فرصتهای زیادی را داریم ابراهیم رنجبر در این رشته اگر به اوج خودش برسد میتواند طلایی شود خانم نعمتی باید به طور طبیعی طلایی شود، اما ورزش هیچگاه قابل پیش بینی و قطعی نیست. به طور کلی هدفمان این است که نتایج پارالمپیک لندن را تکرار کنیم.
مشکل مالی نداریم
از چندین سال گذشته میگویم که کشور ما مشکل مالی ندارد شاید من اشتباه میکنم که درباره کشور صحبت میکنم ریخت و پاشها را که در کشور میبینیم اگر مشکل مالی باشد که این هزینههای هنگفت انجام نمیشود و در ورزش هم مشکل مالی نداریم. ما میتوانیم بگوییم که نرخ ارز و تورم امروز در مقایسه با پارالمپیک لندن خیلی تغییر کرده است میتوانیم این مسائل را عنوان کنیم، اما نمیتوانیم بگوییم مشکل مالی داریم.
مطرح کردن مسائل مالی فرار رو به جلو است
مطرح کردن مشکل مالی فرار رو به جلو است. ما باید برای چه چیزی مشکل مالی را مطرح کنیم. مثلا بگوییم مشکل مالی باعث میشود مدال نیاوریم، ما میتوانیم پولمان را در اولویت بندی تقسیم کنیم. هر کسی هم در مسائل خصوصی خودش وقتی با مشکل مالی و رکود مواجه میشود سعی میکند با اولویت تنظیم کند تا بحران را پشت سربگذارد. ما مسئله را بزرگ جلوه داده و میگوییم مشکل مالی داریم و همه دنیا هم میگویند حتما مشکل مالی دارند. ما چگونه مشکل مالی داریم؟ همین حالا هواپیمای چارتر برای پارالمپیک ریو میگیریم. در بازیهای پاراآسیایی اینچئون کرهجنوبی و گوانگژو و پارالمپیک پکن و لندن هواپیمای چارتر داشتیم. کشور فقیر که هواپیمای چارتر نمیگیرد. کشور فقیر که کاروان بزرگ نمی برد. چطور بگویم مشکل مالی داریم.
ضعف کاروان به گردن من است نه پول
اگر بخواهید بگویید پول بیشتری اگر بود به کیفیت بیشتر توجه کرد من می گویم شما درست می گویید. اما ضعف کاروان را نباید به گردن پول بیندازم. ضعف کاروان ضعف من خسرویوفا یا مجموعه من است. ضعف حکومت و دولت که نمیتواند باشد. ما بگوییم که پول نداریم و بعد بهترین لباسها را میپوشیم مطابق با ورزشکاران المپیکی هزینه میکنیم و برخی موافع هم بیشتر هزینه میکنیم برخی مواقع با کیفیت بیشتر هزینه میکنیم با هواپیمای خصوصی هم میرویم و بعد می گوییم ما مشکل مالی در کشور داریم.
سهمیه گرفتن به پول ربطی ندارد
سهمیه گرفتن با پول ارتباطی ندارد اگر قرار بود پول تعیین کننده باشد قاعدتا باید کشورهای عربی بیشتر از ما سهمیه بگیرند آنها که مشکل پولی ندارند غیر از کشورهای عربی برخی کشورهای همسایه و نزدیک به ما اینها مشکل مالی ندارند میتوانند مثل ما سهمیه بگیرند؟ چرا نمیتوانند بگیرند میخواهیم بگوییم بحث جمعیتی بکنیم برخی کشورها هستند جمعیتشان کمتر از ما است و از ما سهمیه بیشتری میگیرند پس اصلا اینها با هم نمیخواند ما نمیتوانیم پول را یکطرف بگذاریم وسهمیه را هم یکطرف بگذاریم و بگوییم اگر پول بود سهمیه میگرفتیم. من اعلام میکنم پول بیشتر از این به من داده بودند تعداد بیشتر از این نمیتوانستم سهمیه به دست آورم. اما اردوهای رده دومم را که نزدیک به مدال هستند بیشتر برگزار میکردم شانسم به مدال بیشتر میشد اما صرف اینکه پول باشد و من سهمیه به دست بیاورم، میگویم که سهمیه به پول ربطی ندارد.
85 درصد بودجه سال 94 را گرفتهایم
ما بودجهمان را از کمیته ملی المپیک میگیریم. آقای کیومرث هاشمی درست میگوید که به ما بدهکار است. حدود 85 درصد از بودجه مان را گرفتیم. بودجه ما 9 میلیارد و 750 میلیون تومان بوده است. برخی سفرها را که ببینم ضرورت ندارد، اعزام نمیکنم. در بخش لیگها اصلا هزینهای نمیکنیم. شاید در والیبال 5 میلیارد هزینه شود. ما هزینهای نکرده و جزو درآمدهایم نمیگذارم. من پولی که از دولت میگیرم را مستقیم برای تیم ملی هزینه میکنم. درآمدها لیگها را جزو درآمدهای فدراسیون نمیدانم، اما جزو درآمد چرخه ورزش معلولین محسوب میشود. خیلی بیشتر از ده میلیارد میشود و هزینههای جانبی که باید از جاهای مختلف کسب کنیم بیشتر از ده میلیارد است.
پول دولت را برای تیم ملی هزینه میکنم
من پولی که از دولت میگیرم را مستقیم برای تیم ملی هزینه میکنم. هزینههایی که در کارهای تدارکاتی انجام میدهیم از لحاظ کیفی در سطح کشور بد نیست نمیتوانم بگویم عالی است اما انصافا بد نیست و نمیخواهم با جایی مقایسه کنم اما سعی میکنم با اولویت صحیح خرج شود و بیهوده خرج نشود در نتیجه پول میرسد. سهمیهها را نسبت به پولهای دریافتی نگاه کنید بحث پول و سهمیه اصلا با هم جور نیست پول کشور ما به اندازه گرفتن سهمیه صددرصد است.
اقتصاد مقاومتی به معنای وجود بحران نیست
کمک هست، اما بحث اصلی من این است که ما کشور بی پول، فقیر و بحران زدهای نیستیم. اقتصاد مقاومتی به این معنا نیست که مشکل بحرانی است بلکه اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد بین المللی است. همه دنیا به این نتیجه رسیدهاند که اقتصادشان را مقاومتی کنند تا هزینههایشان را درست انجام دهند. کشورهای دیگر مشکل مالی ندارند اما اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک پایه تلقی کردهاند. ما در کشور میگوییم مشکل مالی داریم اگر مشکل مالی داریم این ریخت و پاشهایی که در جای جای کشور وجود دارد به چه علتی است. ما سوء مدیریتمان را به گردن پول میگذاریم. اگر پولی که مصوب می شود را مدیریت کنیم کم نمیآوریم.
بودجه سال 95 پارالمپیک از المپیک جدا نشده است
بودجه سال 95 پارالمپیک از المپیک جدا نشده است و هنوز در قالب بودجه کمیته ملی المپیک است اما تعریف شده به نام پارالمپیک است و به اصطلاح بودجه ای ردیف پارالمپیک است و ردیف اعلام کردهاند. رشد 10 تا 15 درصدی بودجه داشتهایم.
بین 10 تا 15 درصد رشد داشته است. سالهایی که المپیک برگزار میشود مجلس و دولت باید توجه داشته باشد که قبل از سال المپیک و پارالمپیک پول به درد المپیک میخورد و سال المپیک پول برای بازیهای آسیایی هزینه میشود یعنی سال آینده بخشی از هزینه اعزام ما را بلیت هواپیما را باید کشور میزبان تقبل کند و 200 نفر هم سهمیه کسب کنیم پول هواپیما را میدهد.
بودجه رشته های المپیکی و پارالمپیکی را دو سال قبل افزایش دهند
دولت و مجلس باید توجه کنند به جای اینکه سال 95 رشد بودجه و برای اندونزی بگذارند یک یا دو سال قبل این بودجه را بدهند. آن سال اگر کمتر بدهند یا کاهش بودجه داشته باشد مشکلی بوجود نمی آید چون هزینه بلیت هواپیما غذا و اسکان را کشور میزبان میدهند. ما هزینه ارز تو جیبی و تدارکات فنی و اردوها را می خواهیم تقبل کنیم اما معمولا می گویند توجه دولت به المپیک زیاد شد و سالی که المپیک بود بودجه اختصاصی برای این کار گذاشتند. سهمیهها به دست آمده یعنی حداقل 95 درصد سهمیهها را تا پایان 94 گرفته ایم سال آینده پولی که میخواهم به من تعلق بگیرد برای آماده سازی بازیهای آسیایی دوره بعد هزینه میکنند. رشد بودجه ای که دولت و مجلس در سال المپیک میدهد را اگر یک سال قبل از المپیک بدهد به ورزش و فدراسیون ها کمک میکند.
با کارشناسان ورزش برای تعیین بودجه مشورت کنند
فضای بازیهای المپیک و آسیایی باعث میشود که برای از بین بردن این مشکل به کار کارشناسی و برنامهای نیاز داریم به عقیده من کسانی که بودجه را در دولت مینویسند و به مجلس میفرستند با کارشناسان ورزش صحبت کنند که بودجه چه زمانی به دردتان میخورد. بودجه ای که سال آینده 15 درصد رشد برای المپیک و پارالمپیک می گذارند که اگر این مبلغ را سال 93 و 94 به ما میدادند و سال جدید 15 درصد رشد را اجرا نمی کردند و حتی اگر کاهش هم می دادند مشکلی نبود. در سال المپیک هزینه بالا نیست بلکه اسمش بالا است. در المپیک هیچ پولی برای ورودیه نمیگیرند. فقط باید هزینه خودمان یا افراد اضافه را بدهیم.
نگرفتن نتیجه فاجعه نیست
نگرفتن نتیجه در مسابقات المپیک فاجعه نیست و نباید فاجعه بدانیم. هند یک سال در مسابقات المپیک مدال نگرفت و عزای ملی اعلام کرد. واقعا ورزش این نیست رشد جامعه با مدال نیست. کشورهای بزرگی داریم که مدال کمی میگیرند و هیچ وقت عزای ملی اعلام نمیکنند مهم این است که سلامت اجتماعی و ورزش عمومی شما رشد کرده باشد. اگر به جایی رسیدیم که نتیجه به دست نیاوردیم مسئولیتش را باید من بپذیرم.
حضور در المپیک مهم است نه کسب مدال
زمانیکه والیبال قهرمان میشود و من به عنوان مدیر تواناییهای فدراسیون و خودم را نشان میدهم زمانیکه نتیجه هم نگرفت باید مسئولیتش را بپذیرم پس هر دو بخش مربوط به من است نه اینکه برد مربوط به من است و باخت مربوط به بودجه است. پس برد وباخت زیبایی ورزش است و گره نزنیم با ناکامی و تلخی و افسردگی و انتظار جامعه را هم نسبت به المپیک وپارالمپیک بالا نبریم. حضور در المپیک فلسفه المپیک است. هیچکس به این کار ندارد از ده هزار و پانصد تا یازده هزار ورزشکاری که در المپیک شرکت میکنند فکر میکنم هزار و پانصد نفرشان یعنی ده درصدشان با مدال برمی گردند. نود درصدی که بدون مدال برمیگردند مشکلی است؟ همه با آن نود درصد افتخار میکنند، اما ما مشکل ایجاد میکنیم پس اصل مدال نیست بلکه حضور در المپیک است البته کشور ما ثابت کرده است در این دو سه دهه که ظرفیتهایش بیشتر اینهاست.
توانایی داریم اما باور نداشتیم
من ورزشکار هستم و در رویایم نمیدیدم که روزی در رشته های رزمی بتوانیم جلوی چشم بادامیها عرض اندام کنیم. الان برخی ورزشها متعلق به ایران است. در ورزشهای قدرتی کسی فکر نمیکرد روزی برابر الکسیف ورزشکار برتر جهان قرار گیرد، اما سالها در دست ایران است. فکر نمیکردیم روزی اورست را روزی فتح کنیم قبل از انقلاب با ارتش از جبهه شمالی از طرف هم رفتند اما موفق نشدند درحالیکه الان خانمهای کشورمان اورست میروند. روزی فکر میکردیم والیبال و ورزش های تیمی ما به این جایگاه برسد. ورزشهای تیمی و توپی ما رشد کردهاند خیلی ظرفیت مان بالاست. با این ظرفیت و وضعیت اقلیمی که داریم ما باید نتیجه بالایی داشته باشیم. حدود سال 76 مقام معظم رهبری فرموند برای قهرمان شدن در دنیا چیزی کم نداریم من آن زمان با خودم گفتم خیلی فاصله داریم. سرویس هایی که در والیبال میزدند با الان قابل مقایسه نبود. در رشته های والیبال، بسکتبال، هندبال و خیلی از رشتهها حرف برای گفتن داریم پس شدنی بوده فقط باور نداشتیم و حالا آن باور را رفته رفته پیدا کردهایم. اگر خوب هم مدیریت شود کشور توانمندی هستیم و اگر خوب مدیریت نشود مشکل مالی است.
روز المپیک همه نگاهها به سمت زهرا نعمتی است
زهرا نعمتی اولین زن در آسیاست و اولین زن معلول در تاریخ المپیک است که پرچمدار شده است که افتخار خیلی بزرگی برای کشورماست که یک زن به نام زهرا نعمتی پرچمدار المپیک میشود. فکر میکنم آن روز بخش مهم خبری دنیا روی این موضوع معطوف هستند. لذا زمانی که سهمیه را گرفت من گفتم امیدوارم که کمیته ملی المپیک وی را به عنوان پرچمدار انتخاب کند که در مجموع به جمع بندی رسیده و این کار انجام شد. یقینا همه دوربینها روی زهرا نعمتی متمرکز میشود که یک معلول به چه توانایی میتواند دست یابد. زمانیکه یک معلول ایرانی تا این نقطه می رسد حدود 70 تا 80 میلیون نفر انسان که در این کشور هستند با داشتن سلامت کامل ظرفیت هایشان باید کمتر از زهرا نعمتی باشد؟
نعمتی در میان جامعه ورزش بانوان الگو شده است
زهرا نعمتی الگو شده است، اما می دانید چند نفر امثال زهرا نعمتی در جامعه گمنام ماندهاند و این توانایی را دارند؟ زهرا نعمتی فقط برای جامعه زنان ورزش کشورمان نماد شد. زهرا نعمتی ورزشکار فوق العاده با اراده ای است و خودش را باور دارد. خیلی از ورزشکارانی که خیلی توانمند هستند وقتی به آنها نزدیک میشوید متوجه میشوید که دل کوچک و حساس و آآسیب پذیر و شکنندهای دارند. عموم ورزشکاران بزرگ اینگونه هستند روحیاتشان برخلاف ظاهر قدرتمندشان خیلی لطیفتر از آدمهای معمولی است، اما اراده بالایی دارد.
بهتر از نعمتی در پارالمپیک وجود ندارد
من فکر می کنم با توجه به طلای قبلی اش و رکورد پارالمپیک که در دستان خودش هست اگر در المپیک نتیجه بگیرد که باعث خوشحالی است و اگر نتیجه نگیرد در پارالمپیک کسی بهتر از وی در این مسابقات وجود ندارد. اردوهایی که فدراسیون تیراندازی باکمان برای وی درنظر گرفته و کمیته ملی المپیک هم حمایت میکند همه حمایتها و ذخیرههای فنی برای ما میشود. یعنی برای ما یک فرصت شده است و زهرا نعمتی الگویی برای پارالمپیکی های جهانی شده است.
بلیت تماشای بازی سیامند رحمان تمام شده است
در آن سوی سیامند رحمان را داریم وی تنها ورزشکاری است که در خروجی سایت ipc نوشته شد که بلیت دیدن مسابقاتش سه ماه گذشته تمام شد و اینها ظرفیتهای پارالمپیکی های ماست. سیامند رحمان استثناست ویژگی های خاص خودش را دارد که به این سادگی بوجود نمیآید. شاید روزی کسی بتواند رکورد سیامند رحمان را بزند، اما فردی که ویژگی های سیامند رحمان را داشته باشد، یقینا تا 50 و 100 سال آینده پیدا نخواهد شد. در مسابقات 18 سال در آمریکا زمانی که می خواست رکورد را تغییر دهد به یکباره رکورد جهان را 50 کیلوگرم تغییر داد که در وزنه برداری رسم براین است که یک و نیم تا دو کیلوگرم وزنه را بالای سر ببرد.
ورزشکاری معرفی کنید که بتواند رکورد 100 کیلوگرم را تغییر دهد
دو سال بعد در مسابقات جهانی جوانان مالزی در مقابل چشمان رئیس فدراسیون جهانی و سفیر ایران تقاضای شکستن رکورد 100 کیلوگرم را داد همه فکر می کنند اشتباه میکند و منظورش ده کیلوگرم است. شما ورزشکاری را پیدا کنید که بتواند 50 یا 100 کیلوگرم رکورد را تغییر دهد. نه اینکه رکورد بزند 100 کیلوگرم رکورد را تغییر دهد. در حال حاضر با نفر بعدیش 60 کیلوگرم اختلاف دارد. در آینده هم چنین کسی می آید، اما چنین ویژگی هایی را نخواهد داشت.
از سیامند رحمان خواستم تا بازی های پارالمپیک رکورد نزند
تبعیت پذیری خوبی نسبت به مسائل فنی دارد، حداقل در این یک سال و نیم دو سال من از او خواهش کردم که رکورد نزند. به وی گفته ام اگر می خواهی رکورد بزنی در مسابقات پارالمپیک بزن که دوربین بیشتری ببینند و دیدهتر شود.